بیوگرافی داریوش اقبالی


داریوش در ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ در میانه به دنیا آمد. پدرش محمود اقبالی، از مالکان آذربایجان (شهرستان میانه) بود. داریوش دوران کودکی را در تهران گذراند. اولین بار در ۹ سالگی در جشنی در مدرسه شهرآرابه روی صحنه رفت. دوران دبیرستان را در دبیرستان‌هایی همچون دبیرستان فارابی، دبیرستان کرج، دبیرستان رازی دبیرستانی در سنندج، و دبیرستان آزادگان تهرانپارس گذراند و در مراسم هنری به اجرای برنامه‌های هنری می‌پرداخت.

در ۱۳۴۹ با حسن خیاط‌باشی آشنا شد و همین آشنایی موجب ورود رسمی او به موسیقی حرفه‌ای شد. در همین سال او با ترانهٔ به من نگو دوست دارم با آهنگسازی ترانه‌سرا و آهنگساز جوان «درویش مصطفی جاویدان» به شهرت رسید. ولین ترانه مستقل او ترانه نبسته پیمان از علی گزرسز (رها) با آهنگسازی خودش می‌باشد.

با سر کار آمدن نظام جمهوری اسلامی ایران، داریوش نیز مانند اکثر خوانندگان پاپ ایرانی آن زمان، از کشور خارج شد.

داریوش، در آلبوم دنیای این روزای من ترانه‌ای به نام قیصر خواند که به بهروز وثوقی تقدیم کرد.

داریوش در وبلاگ شخصی خود دلیل خروج از ایران را چنین بیان کرده: «پس از انقلاب ۱۳۵۷ و به دنبال کشتار، خونریزی و خفقان حاکم بر سرزمینم، مجبور به ترک وطن شدم. از آن زمان تا حال، در سفری بی‌انتها، می‌کوشم در کنار هموطنانم سرود ایرانی آزاد را هم‌صدا شوم». او هم اکنون دارای دو فرزند به نامهای بیتا (متولد ۱۳۷۲) و میلادمی‌باشد۲

وی در طی سال‌هایی که بیرون از ایران بوده، همواره از پناه‌جویان ایرانی حمایت کرده‌است و در تظاهرات‌های حمایت از این افراد فعال بوده است و نیز با تشکیل بنیادهایی همچون آینه به حمایت از معتادان برخاسته‌است

پس از سال‌ها اعتیاد وی سرانجام تصمیم به ترک می‌گیرد و به کمک متخصصان موفق می‌شود اعتیاد را ترک کند. اولین برنامه رسمی داریوش به نام آینه در رادیو AFN (میبدی) بود و در سال ۲۰۰۳ سایت بهبودی را که اولین وب‌گاه ایرانی برای کمک به معتادان و خانواده‌ها بود راه‌اندازی کرد و سپس با همکاری دو پزشک، بنیادی به نام آینه تأسیس کرد تا به یاری معتادان برود. گفته می‌شود از زمان تأسیس این بنیاد تاکنون نزدیک به ۴۰ هزار نفر ترک اعتیاد کرده‌اند. بعد از رادیو وی تصمیم به گسترش کار خود می‌گیرد و برنامه آینه را در تلویزیون‌های ۲۴ ساعته ادامه می‌دهد وی همچنین در همایش‌ها و کنفرانس‌های متعدد ترک اعتیاد شرکت کرده‌است.

جایزه سیمون و رونالد رایت بابت حمایت از حقوق اقلیت سال ۲۰۰۵ 

نشان صلح در فستیوال فیلم، موسیقی و رسانه‌های تصویری بحرین

جایزه بین‌المللی شر به خاطر فعالیت‌های پیوسته در ارتباط با اعتیاد و معضلات اجتماعی

بیوگرافی فریدون فرخزاد


فریدون فرخزاد (۱۵ مهر ۱۳۱۷ در تهران – ۱۶ مرداد ۱۳۷۱ در بن آلمان) شاعر، برنامه‌ساز رادیو و تلویزیون، خواننده، مجری تلویزیونی و رادیویی، ترانه‌سرا، آهنگساز، بازیگر و فعال سیاسی ایرانی معترض به حکومت جمهوری اسلامی ایران بود که به قتل رسید. قتل او به نیروهای امنیتی دولت جمهوری اسلامی ایران نسبت داده شده است. وی برادر فروغ فرخزاد شاعر معاصر ایرانی بود.

پیش از انقلاب

فریدون فرخزاد در پانزدهم مهر ماه سال ۱۳۱۷ در چهارراه گمرک تهران متولد شد. مدتی در دبستان رازی و بعد در دبیرستاندارالفنون درس خواند و سپس به آلمان رفت. در مونیخ، وین و برلین حقوق سیاسی خواند. پایان نامهٔ خود را دربارهٔ تأثیر عقاید مارکسبر کلیسا و حکومت آلمان شرقی نوشت و با درجه دکترا (Ph.D) از دانشگاه مونیخ فارغ التحصیل شد.

او در سال ۱۹۶۲ در آکسفورد با «آنيا بوچکووسکی» زنی آلمانی که علاقه مند به تئاتر و ادبيات بوده ازدواج کرد. فرزند نخست آنها،»اوفليا» در کودکی درگذشت و فرزند دوم آنها «رستم» آنها نام داشت.فرخزاد و بوچکووسکی پس از مدتی از هم جدا شدند.فرخزاد برای بار دوم، با زنی ایرانی به نام ترانه ازدواج کرد.

فريدون فرخزاد از نوجوانی به شعر و سرودن آن علاقه داشت و ازدواج با «آنيا» او را در کار شعر جدی تر ساخت. شعرهايش را به زبان آلمانی برای روزنامه «زود دويچه » و نيز مجله دو زبانه «کاوه » فرستاد که پيش از او شعر های «سيروس آتابای» را نيز انتشار داده بودند. چيزی نمی گذرد که «مارتين والسر» نويسنده معروف، يازده شعر او را برای انتشار در يک جنگ ادبی که انتشارات «زورکامپ » قصد چاپ آن را داشته برمی گزیند.

فرخزاد سر انجام در سال ۱۹۶۴ نخستين مجموعه شعر مستقل خود را با عنوان «فصل ديگر» انتشار داده که تحسين بعضی منتقدان معروف را بر انگيخت. شاعر معروف آلمان «يواهنس بوبروفسکی» نیز پیشگفتاری برای «فصل ديگر» نوشت.

فریدون فرخزاد

پنج ماه بعد از انتشار، جايزه ادبی شعر برلين را نيز از آن خود ساخت که اعطای آن با سخنرانی بوبروفسکی همراه بود.او از جمله گفته است: «فريدون فرخزاد – و نيز سيروس آتابای به ما نشان می دهند که دنيای آکنده از وحشت جنگ هنوز جای زيستن است.» اشعار آلمانی وی از سوی ناشران بزرگ کتاب آلمان به‌عنوان بهترین اشعار سال برندهٔ جایزه شد و در کتابی که همه ساله منتشر می‌شود آثار فریدون فرخزاد در ردیف ده شاعر و نویسندهٔ سال چاپ شد.»فصل ديگر»، در ردیف آثار گوته و شیللر قرار گرفت. شعر فرخزاد که دربارهٔ برلین بود نیز جایزهٔ ادبیات برلین را گرفت.

فريدون فرخزاد چند سالی عضو آکادمی ادبيات جوانان مونيخ بوده و در سال ۱۹۶۶ به راديو و تلويزيون اين شهر نيز راه پيدا کرده است. در راديو سلسله برنامه هايی همراه با طنز و توام با موسیقی خاورميانه، از جمله ايران تهيه می کرده و در تلويزيون مجموعه فيلم رنگی «خيابان های آلپ» را ساخته است.

او در ۱۹۶۷ روی موزیک محلی (فولکلور) ایران، موزیک مدرن ساخت و با این موزیک به فستیوال موزیک اینسبورگ اتریش راه یافت که جایزهٔ اول را هم دریافت نمود. در همان سال امتحان دانشگاه خود را هم داد و در رشتهٔ حقوق سیاسی با درجه دکترا (Ph.D) فارغ التحصیل گردید. فریدون فرخزاد به جز زبان فارسی به زبانهای آلمانی، انگلیسی و فرانسوی سخن می گفت

فریدون فرخزاد، به جز مدرک دکترای علوم سیاسی، شاعر، نویسنده، برنامه پرداز، هنرپیشه، خواننده و مبتکر چندین برنامه تلویزیونی، از جمله برنامه موفق «میخک نقره‌ای» در ایران بود که تعداد زیادی از هنرمندان کنونی و مشهور ایران را به مردم معرفی نمود که ستار، ابی، مرتضی، شهره و شهرام صولتی، لیلا فروهر، نوش آفرین، روحی ساوجی، سعید محمدی و ثلی از جمله آنان می باشند.او می کوشيد شيوه ويژه خود را در شومنی تلویزیون داشته باشد. بخش هايی از شعرهای او به کاباره های سياسی اروپايی شباهت داشت و در لابلای تکه های سرگرم کننده انتقاد هايی از سياست های روز را می گنجانيد. فرخزاد در رابطه با مجری گریش در تلویزیون گفته است : » هميشه سعی می کنم مردم را در يک برنامه سه ساعته تلويزيونی که پر از خنده و شوخی و آواز و رقص است متوجه مطالبی بکنم که ارزش دارد بر روی آن ها فکر بشود.»

او در سال۱۳۵۰ در فیلم دلهای بی آرام، به کارگردانی اسماعیل ریاحی و بازی ایرج قادری و شهلا ریاحی نیز ایفای نقش کرد.

فرخزاد در زمینه موسیقی نیز فعالیت داشت و ملودی های روز غربی را در پيوند با شعر فارسی می خواند مثل «آداجيو» و يا » آيا برامس را دوست داريد؟» و گاه ترانه هايی مثل «آواز خوان، نه آواز» و «شهر من تهران» را خود می ساخت.آلبوم های موسیقی زیادی نظیر کسی میاید، خاطره یک، شب بود بیابان بود، شهر من، آفتاب می‌شود و آهنگ های طلائی از او منتشر شده است.

پس از انقلاب

فریدون فرخزاد پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران مدت کوتاهی را در بازداشت به سر برد  و سپس به شهر لس آنجلس در امریکا مهاجرت کرد.او کتاب در نهایت جمله آغاز است عشق، را در این شهر منتشر کرد.فرخزاد درباره انتشار کتابش در لس آنجلس می گوید : «اين جا، شهر نيست، جنگل است. شوره زار است، کوير است، مرداب است و بوی تعفن آن جهان را پر کرده است! شايد کتاب من نسيم معطری باشد به مشام جان های خسته از خيانت و جنايت! و خجالت می کشم که چاپ اول کتابم در لس آنجلس منتشر می شود.

فرخزاد پس از مدتی ابتدا در شهر هامبورگ آلمان و سپس شهر بن، ساکن شد و به فعالیت های سیاسی علیه جمهوری اسلامی پرداخت.

فرخزاد پس از انقلاب در فیلم«وین عشق من» در کنار هنرپیشه معروف زن اتریشی، نقش یک مسلمان افراطي را ایفا کرد.

او پس از انقلاب کنسرت هاي متعددي در شهرهاي گوناگون جهان برگزار مي کرد.فرخزاد هم چنین به مدت چهار سال، برنامه هاي راديويي «سلام همسايه ها» را که براي ايران پخش مي شد، تهيه مي کرد.آخرین کتاب شعر فرخزاد به نام «من از مردن خسته‌ام» در انتقاد از حکومت مذهبی بود.

پوران فرخزاد خواهر فریدون فرخزاد می گوید که در سال‌های جنگ ایران و عراق، فریدون سه بار به عراق سفر و به نوجوانان اسیر ایرانی درعراق کمک کرده است.

مرگ

وی سرانجام در ۱۶ مرداد ۱۳۷۱ (۶ اوت سال ۱۹۹۲) در محل سکونتش در شهر بن بر اثر ضربات چاقو توسط عوامل جمهوری …. به قتل رسید.از آنجا که پرونده قتل‌های زنجیره‌ای ایران پیگیری نشد، عاملان و آمران قتل مشخص نشدند